معنی فارسی airworthier
B2بهتر از چیزی دیگر که به آن اشاره میشود.
Having more merit or value compared to something else.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
آن فیلم از فیلم قبلی ارزش تماشا بیشتر دارد.
مثال:
That movie is airworthier than the last one.
معنی(example):
آنها معتقدند این کتاب ارزش خواندن بیشتری دارد.
مثال:
They believe this book is airworthier to read.
معنی فارسی کلمه airworthier
:
بهتر از چیزی دیگر که به آن اشاره میشود.