معنی فارسی albuminised

B1

آلبومینیزه شده به معنای افزودن یا مرتبط کردن آلبومین به یک ماده است، به ویژه در زمینه‌های علمی و پزشکی.

Made or treated with albumin, especially in the context of biological or chemical processes.

example
معنی(example):

نمونه خون برای بهبود تجزیه و تحلیل، آلبومینیزه شد.

مثال:

The blood sample was albuminised to improve the analysis.

معنی(example):

محلول‌های آلبومینیزه شده معمولاً در آزمایشگاه‌های پزشکی استفاده می‌شوند.

مثال:

Albuminised solutions are often used in medical laboratories.

معنی فارسی کلمه albuminised

: معنی albuminised به فارسی

آلبومینیزه شده به معنای افزودن یا مرتبط کردن آلبومین به یک ماده است، به ویژه در زمینه‌های علمی و پزشکی.