معنی فارسی alleviater
B1کاهشدهنده، فردی که به کاهش درد یا رنج دیگران کمک میکند.
A person who alleviates pain or suffering.
- NOUN
example
معنی(example):
او به عنوان کاهشدهنده رنجهای محلی شناخته میشود.
مثال:
She is known as an alleviater of local suffering.
معنی(example):
کاهشدهنده غذا به نیازمندان ارائه داد.
مثال:
The alleviater provided food to those in need.
معنی فارسی کلمه alleviater
:
کاهشدهنده، فردی که به کاهش درد یا رنج دیگران کمک میکند.