معنی فارسی allurements
B1جمع جاذبهها، به ویژه مواردی که ممکن است افراد را جذب کنند.
Plural of allurement; various attractive qualities or features.
- NOUN
example
معنی(example):
جاذبههای شهر شامل زندگی شبانه پرشور و تجربههای فرهنگی است.
مثال:
The allurements of the city include vibrant nightlife and cultural experiences.
معنی(example):
بسیاری از جاذبههای زندگی در روستا، مانند هوای تازه و آرامش وجود دارد.
مثال:
Many allurements come with living in the countryside, such as fresh air and peace.
معنی فارسی کلمه allurements
:
جمع جاذبهها، به ویژه مواردی که ممکن است افراد را جذب کنند.