معنی فارسی allutterly
B1کاملاً، بهطور کامل، به صورت کاملاً شامل یا بدون هیچ گونه نقصان و نقصی.
Completely or entirely; without exception.
- ADVERB
example
معنی(example):
او از این اجرا کاملاً شگفتزده شد.
مثال:
She was allutterly amazed by the performance.
معنی(example):
کیک کاملاً خوشمزه بود.
مثال:
The cake was allutterly delicious.
معنی فارسی کلمه allutterly
:
کاملاً، بهطور کامل، به صورت کاملاً شامل یا بدون هیچ گونه نقصان و نقصی.