معنی فارسی aloofness
B1بیتوجهی، دوری از دیگران و عدم تمایل به برقراری ارتباط.
The quality of being distant or uninvolved; lack of warmth.
- NOUN
example
معنی(example):
بیتوجهی او باعث شد که برقراری ارتباط با او سخت باشد.
مثال:
Her aloofness made it hard to connect with her.
معنی(example):
بیتوجهی تیم در طول رویداد تعجبآور بود.
مثال:
The aloofness of the team was surprising during the event.
معنی فارسی کلمه aloofness
:
بیتوجهی، دوری از دیگران و عدم تمایل به برقراری ارتباط.