معنی فارسی aloose
B1شل، به طور ناخواسته آزاد یا محکم نباشد.
Not tight or securely held; free to move.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
درپوش بهطور بیتوجهی گذاشته شده بود و باعث ریختن محتویات شد.
مثال:
The lid was left aloose, causing the contents to spill.
معنی(example):
اطمینان حاصل کنید که فیلتر شل نیست تا از نشت جلوگیری شود.
مثال:
Make sure the filter is not aloose to avoid leaks.
معنی فارسی کلمه aloose
:
شل، به طور ناخواسته آزاد یا محکم نباشد.