معنی فارسی ambitendencies
B1چندین تمایل یا گرایش به انتخاب مسیرها یا گزینههای مختلف در یک مسئله خاص.
Multiple tendencies towards different directions or options, often overlapping.
- OTHER
example
معنی(example):
آمبیتندنسها میتوانند به حالت فلج تصمیمگیری منجر شوند.
مثال:
Ambitendencies can often lead to decision paralysis.
معنی(example):
درک آمبیتندنسهای شما میتواند در انجام انتخابهای بهتر کمک کند.
مثال:
Understanding your ambitendencies can help in making better choices.
معنی فارسی کلمه ambitendencies
:
چندین تمایل یا گرایش به انتخاب مسیرها یا گزینههای مختلف در یک مسئله خاص.