معنی فارسی ambitioned

B1

آرزو یا قصد داشتن برای رسیدن به هدف یا موفقیت.

To have strong aspirations or desires to achieve something.

example
معنی(example):

او از کودکی آرزو داشت که پزشک شود.

مثال:

She ambitioned to become a doctor since childhood.

معنی(example):

او آرزو داشت که تیم را به پیروزی برساند.

مثال:

He ambitioned to lead the team to victory.

معنی فارسی کلمه ambitioned

: معنی ambitioned به فارسی

آرزو یا قصد داشتن برای رسیدن به هدف یا موفقیت.