معنی فارسی ambiversive
B2دارای ویژگیهای شخصیتی ترکیبی که هم جنبههای برونگرایی و هم درونگرایی را شامل میشود.
Describing a person whose characteristics include both extroverted and introverted traits.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
خصلتهای امبیورسو او را به طور یکسان در جمع یا تنها راحت کرد.
مثال:
Her ambiversive tendencies made her equally comfortable in crowds or alone.
معنی(example):
او که امبیورسو بود، میتوانست از هر دو جمعهای اجتماعی و تنهایی لذت ببرد.
مثال:
Being ambiversive, he could enjoy both social gatherings and solitude.
معنی فارسی کلمه ambiversive
:
دارای ویژگیهای شخصیتی ترکیبی که هم جنبههای برونگرایی و هم درونگرایی را شامل میشود.