معنی فارسی ambiversion
B2حالت شخصیتی که همزمان ویژگیهای برونگرا و درونگرا را به نمایش میگذارد.
A personality trait characterized by the balance between extroversion and introversion.
- NOUN
example
معنی(example):
امبیورسیون او کمک میکند که از هر دو مهمانی و شبهای آرام در خانه لذت ببرد.
مثال:
His ambiversion helps him enjoy both parties and quiet nights at home.
معنی(example):
امبیورسیون به افراد اجازه میدهد بسته به نیاز بین برونگرایی و درونگرایی سوئیچ کنند.
مثال:
Ambiversion allows people to switch between extroversion and introversion as needed.
معنی فارسی کلمه ambiversion
:
حالت شخصیتی که همزمان ویژگیهای برونگرا و درونگرا را به نمایش میگذارد.