معنی فارسی amphibiology

C1

آمپیبولوژی، شاخه‌ای از زیست‌شناسی است که به مطالعه دوزیستان، مانند قورباغه‌ها و وزغ‌ها می‌پردازد.

The branch of biology that deals with the study of amphibians.

example
معنی(example):

آمپیبولوژی مطالعه دوزیستان است.

مثال:

Amphibiology is the study of amphibians.

معنی(example):

دانشمندان در زمینه آمپیبولوژی، چرخه‌های زندگی قورباغه‌ها را بررسی می‌کنند.

مثال:

Scientists in the field of amphibiology research the life cycles of frogs.

معنی فارسی کلمه amphibiology

: معنی amphibiology به فارسی

آمپیبولوژی، شاخه‌ای از زیست‌شناسی است که به مطالعه دوزیستان، مانند قورباغه‌ها و وزغ‌ها می‌پردازد.