معنی فارسی anchylosing

B1

آنکیلوزان، به وضعیتی اشاره دارد که استخوان‌ها و مفاصل به یکدیگر تا حدی می‌چسبند و باعث محدودیت حرکتی می‌شود.

Referring to conditions that cause fusion of bones and joints, leading to mobility issues.

example
معنی(example):

اسپوندیلیت آنکیلوزان نوعی آرتریت است که می‌تواند بر روی ستون فقرات تأثیر بگذارد.

مثال:

Anchylosing spondylitis is a type of arthritis that can affect the spine.

معنی(example):

بسیاری از بیماران با شرایط آنکیلوزان دردی مزمن را تجربه می‌کنند.

مثال:

Many patients with ankylosing conditions experience chronic pain.

معنی فارسی کلمه anchylosing

: معنی anchylosing به فارسی

آنکیلوزان، به وضعیتی اشاره دارد که استخوان‌ها و مفاصل به یکدیگر تا حدی می‌چسبند و باعث محدودیت حرکتی می‌شود.