معنی فارسی animalian

B1

حیوانی، مربوط به حیوانات و رفتار یا ویژگی‌های آن‌ها.

Relating to or characteristic of animals.

example
معنی(example):

جهان حیوانات پر از گونه‌های متنوع است.

مثال:

The animalian world is full of diverse species.

معنی(example):

محققان به مطالعه رفتارهای حیوانات مختلف می‌پردازند.

مثال:

Researchers study the animalian behaviors of different creatures.

معنی فارسی کلمه animalian

: معنی animalian به فارسی

حیوانی، مربوط به حیوانات و رفتار یا ویژگی‌های آن‌ها.