معنی فارسی animalic

B2

حیوانی، اشاره به ویژگی‌ها یا حس‌هایی که به حیوانات مربوط است.

Characteristic of animals, often used to describe scents or flavors.

example
معنی(example):

عطر یک زیرلایه حیوانی دارد.

مثال:

The perfume has an animalic undertone.

معنی(example):

برخی طعم بعضی پنیرها را حیوانی توصیف می‌کنند.

مثال:

Some describe the taste of certain cheeses as animalic.

معنی فارسی کلمه animalic

: معنی animalic به فارسی

حیوانی، اشاره به ویژگی‌ها یا حس‌هایی که به حیوانات مربوط است.