معنی فارسی animately
B1به صورت زنده و با حرکت، با کیفیت زندهای طراحی شده است.
In a lively manner, as if possessing life.
- ADVERB
example
معنی(example):
هنرمند شخصیتها را به صورت جاندار طراحی کرد تا آنها را به زندگی بیاورد.
مثال:
The artist designed the characters animately to bring them to life.
معنی(example):
فیلم انیمیشن موجودات به تصویر کشیده شده به شکلی جاندار را شامل میشود.
مثال:
The animated film features animately drawn creatures.
معنی فارسی کلمه animately
:
به صورت زنده و با حرکت، با کیفیت زندهای طراحی شده است.