معنی فارسی annoyous

B1

آزاردهنده، ناخوشایند، چیزی که موجب ناراحتی یا زحمت می‌شود.

Causing annoyance; irritating.

example
معنی(example):

صوت آزاردهنده‌ی بیرون تمام شب مرا بیدار نگه داشت.

مثال:

The annoyous noise outside kept me awake all night.

معنی(example):

نظرات آزاردهنده‌اش جلسه را ناخوشایند کرد.

مثال:

His annoyous comments made the meeting uncomfortable.

معنی فارسی کلمه annoyous

: معنی annoyous به فارسی

آزاردهنده، ناخوشایند، چیزی که موجب ناراحتی یا زحمت می‌شود.