معنی فارسی anomalist
B2انحرافشناس، فردی که به مطالعه پدیدههای انحرافی میپردازد.
A person who studies anomalies or irregularities.
- NOUN
example
معنی(example):
انحرافشناسان پدیدههایی را مطالعه میکنند که با قوانین موجود مطابقت ندارند.
مثال:
Anomalists study phenomena that do not conform to established rules.
معنی(example):
او به عنوان یک انحرافشناس، به بررسی رویدادهای غیرمعمول میپردازد.
مثال:
As an anomalist, she investigates unusual occurrences.
معنی فارسی کلمه anomalist
:
انحرافشناس، فردی که به مطالعه پدیدههای انحرافی میپردازد.