معنی فارسی anomalistical

B2

انحرافی، مربوط به مطالعه یا تحلیل پدیده‌های انحرافی.

Relating to or characteristic of anomalies.

example
معنی(example):

رویکرد انحرافی بینش‌های جدیدی درباره نتایج غیرمنتظره ارائه می‌دهد.

مثال:

The anomalistical approach provides new insights into unexpected results.

معنی(example):

تحلیل انحرافی او الگوهایی را در داده‌ها نشان داد.

مثال:

Her anomalistical analysis revealed patterns in the data.

معنی فارسی کلمه anomalistical

: معنی anomalistical به فارسی

انحرافی، مربوط به مطالعه یا تحلیل پدیده‌های انحرافی.