معنی فارسی antianxiety
B1دارو یا درمانی که برای کاهش اضطراب و تنشهای عصبی طراحی شده است.
A type of medication or therapy designed to reduce anxiety and tension.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او داروی ضد اضطراب را برای آرام کردن اعصابش مصرف کرد.
مثال:
She took an antianxiety medication to help calm her nerves.
معنی(example):
درمانهای ضد اضطراب میتوانند برای افرادی که با استرس دست و پنجه نرم میکنند تسکین دهنده باشند.
مثال:
Antianxiety treatments can provide relief for those dealing with stress.
معنی فارسی کلمه antianxiety
:
دارو یا درمانی که برای کاهش اضطراب و تنشهای عصبی طراحی شده است.