معنی فارسی antiaphthic

B1

دارویی که برای درمان زخم‌های آفتی یا دهانی به کار می‌رود.

A treatment used to alleviate canker sores or oral lesions.

example
معنی(example):

درمان ضد آفت به التیام زخم‌های دهانی او کمک کرد.

مثال:

The antiaphthic treatment helped soothe her mouth sores.

معنی(example):

پزشکان اغلب داروهای ضد آفت را برای زخم‌های دهانی مکرر تجویز می‌کنند.

مثال:

Doctors often prescribe antiaphthic medications for recurrent canker sores.

معنی فارسی کلمه antiaphthic

: معنی antiaphthic به فارسی

دارویی که برای درمان زخم‌های آفتی یا دهانی به کار می‌رود.