معنی فارسی antiaphrodisiac
B1ماده یا فعالیتی که میل جنسی را کاهش میدهد.
A substance or activity that decreases sexual desire.
- NOUN
example
معنی(example):
او ادعا کرد که برخی غذاها به عنوان ضد شهوت عمل میکنند.
مثال:
He claimed that certain foods acted as an antiaphrodisiac.
معنی(example):
دانشمندان اثرات ضد شهوت برخی داروهای گیاهی را مطالعه کردند.
مثال:
Scientists studied the antiaphrodisiac effects of some herbal remedies.
معنی فارسی کلمه antiaphrodisiac
:
ماده یا فعالیتی که میل جنسی را کاهش میدهد.