معنی فارسی antiblastic

B1

به داروهایی اطلاق می‌شود که برای مقابله با رشد سلول‌های توموری طراحی شده‌اند.

Referring to agents that inhibit the development or growth of cells.

example
معنی(example):

داروهای ضد بلستیک در درمان برخی از انواع سرطان‌ها استفاده می‌شوند.

مثال:

Antiblastic drugs are used in the treatment of certain cancers.

معنی(example):

عملکرد ضد بلستیک دارو به کاهش رشد تومور کمک می‌کند.

مثال:

The antiblastic action of the medication helps to reduce tumor growth.

معنی فارسی کلمه antiblastic

: معنی antiblastic به فارسی

به داروهایی اطلاق می‌شود که برای مقابله با رشد سلول‌های توموری طراحی شده‌اند.