معنی فارسی antiblock

B1

عوامل یا تکنولوژی‌هایی که مانع چسبیدن یا اتصال اشیاء به یکدیگر می‌شوند.

Agents or technologies that prevent sticking or adhesion of materials to each other.

example
معنی(example):

آنها از یک عامل آنتی بلاک استفاده کردند تا مطمئن شوند مواد به هم نچسبند.

مثال:

They used an antiblock agent to ensure the materials did not stick together.

معنی(example):

فناوری آنتی بلاک در صنعت بسته‌بندی حیاتی است.

مثال:

Antiblock technology is crucial in the packaging industry.

معنی فارسی کلمه antiblock

: معنی antiblock به فارسی

عوامل یا تکنولوژی‌هایی که مانع چسبیدن یا اتصال اشیاء به یکدیگر می‌شوند.