معنی فارسی antibreakage

B1

ویژگی‌هایی که به یک ماده یا شیء کمک می‌کند تا در برابر شکستن مقاوم باشد.

Properties that help a material or object resist breaking.

example
معنی(example):

پارچه جدید ویژگی‌های ضدشکستگی دارد که از پارگی جلوگیری می‌کند.

مثال:

The new fabric has antibreakage properties that prevent tears.

معنی(example):

استفاده از مواد ضدشکستگی می‌تواند عمر محصولات شما را افزایش دهد.

مثال:

Using antibreakage materials can extend the life of your products.

معنی فارسی کلمه antibreakage

: معنی antibreakage به فارسی

ویژگی‌هایی که به یک ماده یا شیء کمک می‌کند تا در برابر شکستن مقاوم باشد.