معنی فارسی anticeremonialism
B1مخالفت با تشریفات و مراسم رسمی، گرایش به سادگی و طبیعی بودن.
Opposition to formal ceremonies and rituals; a tendency towards simplicity and authenticity.
- NOUN
example
معنی(example):
عدم رعایت تشریفات او در محیطی که بیش از حد رسمی بود، تازگی بخشید.
مثال:
Her antic ceremonialism was refreshing in the overly formal setting.
معنی(example):
عدم رعایت تشریفات می‌تواند روابط واقعی بین افراد را تقویت کند.
مثال:
Anticeremonialism can foster genuine connections between people.
معنی فارسی کلمه anticeremonialism
:
مخالفت با تشریفات و مراسم رسمی، گرایش به سادگی و طبیعی بودن.
