معنی فارسی anticommunism
B2مقابله با کمونیسم، عقیده و فعالیتهایی را شامل میشود که به مخالفت با کمونیسم و ایدئولوژیهای کمونیستی مرتبط هستند.
The political ideology and activities opposing communism.
- NOUN
example
معنی(example):
مقابله با کمونیسم بخش مهمی از سیاستهای جنگ سرد بود.
مثال:
Anticommunism was a significant part of Cold War politics.
معنی(example):
بسیاری از مردم در دهه ۱۹۶۰ علیه مقابله با کمونیسم تظاهرات کردند.
مثال:
Many people rallied against anticommunism during the 1960s.
معنی فارسی کلمه anticommunism
:
مقابله با کمونیسم، عقیده و فعالیتهایی را شامل میشود که به مخالفت با کمونیسم و ایدئولوژیهای کمونیستی مرتبط هستند.