معنی فارسی anticommutative

B2

ضد جابجایی به وضعیتی اشاره دارد که در آن ترتیب اعمال بر نتیجه تأثیر می‌گذارد.

Describing an operation where changing the order of the operands changes the result.

example
معنی(example):

اصطلاح ضد جابجایی به برخی عملیات‌های ریاضی اطلاق می‌شود.

مثال:

The term anticommutative applies to certain mathematical operations.

معنی(example):

در گروه‌های ضد جابجایی، ترتیب عمل بر نتیجه تأثیر می‌گذارد.

مثال:

In anticommutative groups, the order of operation affects the outcome.

معنی فارسی کلمه anticommutative

: معنی anticommutative به فارسی

ضد جابجایی به وضعیتی اشاره دارد که در آن ترتیب اعمال بر نتیجه تأثیر می‌گذارد.