معنی فارسی anticonservatism

B1

ضد محافظه‌کاری، مفهوم یا جنبشی است که به مبارزه با ایده‌های محافظه‌کارانه پرداخته و تغییرات را تشویق می‌کند.

The opposition to conservatism, promoting change and reform in society.

example
معنی(example):

ضد محافظه‌کاری معمولاً به دنبال تغییرات پیشرفته در سیاست‌های اجتماعی است.

مثال:

Anticonservatism often advocates for progressive changes in social policies.

معنی(example):

این جنبش در ضد محافظه‌کاری ریشه داشت و ترویج برابری و عدالت می‌کرد.

مثال:

The movement was rooted in anticonservatism, promoting equality and justice.

معنی فارسی کلمه anticonservatism

: معنی anticonservatism به فارسی

ضد محافظه‌کاری، مفهوم یا جنبشی است که به مبارزه با ایده‌های محافظه‌کارانه پرداخته و تغییرات را تشویق می‌کند.