معنی فارسی antidisciplinarian
B1فردی که مخالف مقررات سخت و سرکوب‌گرانه است.
A person who opposes strict discipline or regulations.
- NOUN
example
معنی(example):
یک رویکرد ضد دیسیپلین می‌تواند خلاقیت را در کلاس درس پرورش دهد.
مثال:
An antidisciplinarian approach can foster creativity in the classroom.
معنی(example):
فلسفه ضد دیسیپلین بر آزادی به جای قوانین سخت تأکید می‌کند.
مثال:
The antidisciplinarian philosophy emphasizes freedom over strict rules.
معنی فارسی کلمه antidisciplinarian
:
فردی که مخالف مقررات سخت و سرکوب‌گرانه است.
