معنی فارسی antidogmatist
B2شخصی که به اصول ثابت پایبند نیست و به بررسی و تجزیه و تحلیل عقاید مختلف میپردازد.
A person who rejects dogma and advocates for flexibility in belief systems.
- NOUN
example
معنی(example):
غیرمکتبگرا از اقتدار باورهای سنتی سوال کرد.
مثال:
The antidogmatist questioned the authority of traditional beliefs.
معنی(example):
بهعنوان یک غیرمکتبگرا، او دانشآموزانش را به تفکر انتقادی ترغیب کرد.
مثال:
As an antidogmatist, she encouraged her students to think critically.
معنی فارسی کلمه antidogmatist
:
شخصی که به اصول ثابت پایبند نیست و به بررسی و تجزیه و تحلیل عقاید مختلف میپردازد.