معنی فارسی antifascists
B2گروهی از افراد که به طور جمعی با فاشیسم مخالفت میکنند و بر روی عدالت اجتماعی تمرکز دارند.
Groups of people who collectively oppose fascism and work towards social justice and equality.
- NOUN
example
معنی(example):
ضد فاشیستها جمع شدند تا نگرانیهای خود را بیان کنند.
مثال:
The antifascists gathered to voice their concerns.
معنی(example):
ضد فاشیستها اغلب تجمعات را برای دفاع از باورهای خود سازماندهی میکنند.
مثال:
Antifascists often organize rallies to advocate for their beliefs.
معنی فارسی کلمه antifascists
:
گروهی از افراد که به طور جمعی با فاشیسم مخالفت میکنند و بر روی عدالت اجتماعی تمرکز دارند.