معنی فارسی antifatigue

B2

ویژگی‌هایی که برای کاهش خستگی و افزایش استقامت در فعالیت‌ها توسعه یافته‌اند.

Properties or products designed to combat tiredness and improve endurance.

example
معنی(example):

خصوصیات ضد خستگی ماده جدید قابل توجه است.

مثال:

The antifatigue properties of the new material are impressive.

معنی(example):

محصولات ضد خستگی برای کاهش خستگی در طول کارهای طولانی طراحی شده‌اند.

مثال:

Antifatigue products are designed to reduce tiredness during long tasks.

معنی فارسی کلمه antifatigue

: معنی antifatigue به فارسی

ویژگی‌هایی که برای کاهش خستگی و افزایش استقامت در فعالیت‌ها توسعه یافته‌اند.