معنی فارسی antifat
B1حرکتی که به مخالفت با تبعیض و قضاوتهای منفی علیه چاقی میپردازد.
Movements or ideologies that oppose fatphobia and promote body positivity.
- OTHER
example
معنی(example):
برخی از افراد از واژه ضد چاقی برای توصیف مخالفت خود با چاقی هراسی استفاده میکنند.
مثال:
Some use the term antifat to describe their opposition to fatphobia.
معنی(example):
جنبشهای ضد چاقی ترویج مثبتاندیشی بدن و پذیرش را میکنند.
مثال:
Antifat movements promote body positivity and acceptance.
معنی فارسی کلمه antifat
:
حرکتی که به مخالفت با تبعیض و قضاوتهای منفی علیه چاقی میپردازد.