معنی فارسی antihalation
B1استراتژیها یا روشهایی که به کاهش تأثیرات منفی نوری کمک میکنند.
Methods or strategies to reduce negative effects caused by light.
- OTHER
example
معنی(example):
استراتژیهای ضد هالیشن برای کاهش آلودگی نوری استفاده میشوند.
مثال:
Antihalation strategies are used to minimize light pollution.
معنی(example):
تحقیقات بر روی اثرات ضد هالیشن بر حیات وحش متمرکز بود.
مثال:
The research focused on antihalation effects on wildlife.
معنی فارسی کلمه antihalation
:
استراتژیها یا روشهایی که به کاهش تأثیرات منفی نوری کمک میکنند.