معنی فارسی antihierarchically

B1

به‌طور ضد سلسله‌مراتبی به معنای رفتار یا عمل کردن به گونه‌ای که در آن سلسله‌مراتب وجود نداشته باشد.

In a manner that opposes hierarchical structures; equally valuing all contributions.

example
معنی(example):

تیم به‌صورت ضد سلسله‌مراتبی کار کرد و به ورودی هر عضو به طور برابر اهمیت داد.

مثال:

The team worked antihierarchically, valuing every member's input equally.

معنی(example):

آنها به‌طور ضد سلسله‌مراتبی تعامل کردند و اطمینان حاصل کردند که صدای همه شنیده شود.

مثال:

They interacted antihierarchically, ensuring that everyone's voice was heard.

معنی فارسی کلمه antihierarchically

: معنی antihierarchically به فارسی

به‌طور ضد سلسله‌مراتبی به معنای رفتار یا عمل کردن به گونه‌ای که در آن سلسله‌مراتب وجود نداشته باشد.