معنی فارسی antihierarchism

B1

یک فلسفه یا‌ترین اعتقاد به عدم وجود سلسله‌مراتب در جوامع و سازمان‌ها.

The belief in and advocacy for the absence of hierarchical structures.

example
معنی(example):

ضد سلسله‌مراتب‌گرایی برای برابری میان تمامی اعضای یک گروه طرفداری می‌کند.

مثال:

Antihierarchism advocates for equality among all members of a group.

معنی(example):

فلسفه ضد سلسله‌مراتب‌گرایی می‌تواند به کار گروهی نوآورانه منجر شود.

مثال:

The philosophy of antihierarchism can lead to innovative teamwork.

معنی فارسی کلمه antihierarchism

: معنی antihierarchism به فارسی

یک فلسفه یا‌ترین اعتقاد به عدم وجود سلسله‌مراتب در جوامع و سازمان‌ها.