معنی فارسی antimerger
B2آنتیمرجر، اقداماتی که به منظور جلوگیری از تشکیل ادغامها انجام میشود.
Describing efforts or policies that oppose or regulate mergers.
- NOUN
example
معنی(example):
آنتیمرجر مفهومی است که برای توصیف اقداماتی علیه یک ادغام پیشنهادی استفاده میشود.
مثال:
An antimerger is a concept used to describe actions against a proposed merger.
معنی(example):
قوانین آنتیمرجر برای جلوگیری از تشکیل انحصار طراحی شده بودند.
مثال:
The antimerger regulations were designed to prevent monopolies.
معنی فارسی کلمه antimerger
:
آنتیمرجر، اقداماتی که به منظور جلوگیری از تشکیل ادغامها انجام میشود.