معنی فارسی antimeric
B2آنتیمریک، ویژگیهایی که به تقارن متقارن اشاره دارد.
Relating to the quality of being antimere.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
خصوصیات آنتیمریک در مطالعه تقارن زیستی بسیار مهم است.
مثال:
Antimeric properties are crucial in the study of biological symmetry.
معنی(example):
رابطه آنتیمریک بین سلولها برای توسعه ضروری است.
مثال:
The antimeric relationship between cells is essential for development.
معنی فارسی کلمه antimeric
:
آنتیمریک، ویژگیهایی که به تقارن متقارن اشاره دارد.