معنی فارسی antimerging

B1

آنتی‌مرجینگ، جلوگیری از به هم پیوستن دو کسب‌وکار یا بیش از دو نهاد.

The act of actively opposing or preventing mergers.

example
معنی(example):

فرایند آنتی‌مرجینگ شامل جلوگیری از پیوستن دو کسب‌وکار است.

مثال:

The process of antimerging involves preventing the joining of two businesses.

معنی(example):

استراتژی‌های آنتی‌مرجینگی می‌تواند در حفظ بازارهای رقابتی اهمیت داشته باشد.

مثال:

Antimerging strategies can be important in maintaining competitive markets.

معنی فارسی کلمه antimerging

: معنی antimerging به فارسی

آنتی‌مرجینگ، جلوگیری از به هم پیوستن دو کسب‌وکار یا بیش از دو نهاد.