معنی فارسی antiminsia
B1مفهوم یا پدیدهای که در علوم طبیعی بخصوص علوم شناختی به کار میرود.
A concept or phenomenon particularly in natural sciences, especially cognitive sciences.
- OTHER
example
معنی(example):
دانشمندان در مورد آنتیمینزیا در ارتباط با پژوهشهای خود بحث کردند.
مثال:
The scientists discussed antiminsia in relation to their research.
معنی(example):
درک آنتیمینزیا برای تئوری جدید حیاتی است.
مثال:
Understanding antiminsia is crucial for the new theory.
معنی فارسی کلمه antiminsia
:
مفهوم یا پدیدهای که در علوم طبیعی بخصوص علوم شناختی به کار میرود.