معنی فارسی antipastic
B1به عناصری در روایت اشاره دارد که با جنبههای دیگر آن تضاد دارند و بر تنش و درام میافزایند.
Refers to elements in a narrative that contrast with other aspects, increasing tension and drama.
- OTHER
example
معنی(example):
زمانی که میگوییم ضد پاستیک، معنی یک ایده متضاد در یک روایت است.
مثال:
The term antipastic describes a contrasting idea in a narrative.
معنی(example):
عناصر ضد پاستیک میتوانند در روایتگری تنش ایجاد کنند.
مثال:
Antipastic elements can create tension in storytelling.
معنی فارسی کلمه antipastic
:
به عناصری در روایت اشاره دارد که با جنبههای دیگر آن تضاد دارند و بر تنش و درام میافزایند.