معنی فارسی antipascha
B1مجموعهای از فعالیتها یا مراسمهایی که معمولاً به مخالفت با مراسمهای مربوط به تعطیلات خاص میپردازد.
A set of activities or ceremonies that typically oppose traditional celebrations related to specific holidays.
- OTHER
example
معنی(example):
آنها یک رویداد ضد پسخا ترتیب دادند تا به بحث درباره پیامدهای آن تعطیلات بپردازند.
مثال:
They organized an antipascha event to discuss the holiday's implications.
معنی(example):
ضد پسخا به عنوان یک مخالف تعطیلات جشن گرفته شده به شمار میرود.
مثال:
Antipascha serves as a counter to traditionally celebrated holidays.
معنی فارسی کلمه antipascha
:
مجموعهای از فعالیتها یا مراسمهایی که معمولاً به مخالفت با مراسمهای مربوط به تعطیلات خاص میپردازد.