معنی فارسی antipasch

B1

نوعی جشن یا مراسم که معمولاً با انتقاد از یا معکوس کردن سنت‌های معمول جشن‌ها برگزار می‌شود.

A type of celebration or event that typically involves criticism or inversion of conventional celebration traditions.

example
معنی(example):

جشن‌ها به هیچ وجه مانند هر ضد پسخی که من دیده‌ام نبود.

مثال:

The celebrations were unlike any antipasch I've ever seen.

معنی(example):

یک جشن ضد پسخ می‌تواند بسیار زنده و پرانرژی باشد.

مثال:

An antipasch festival can be very vibrant and full of life.

معنی فارسی کلمه antipasch

: معنی antipasch به فارسی

نوعی جشن یا مراسم که معمولاً با انتقاد از یا معکوس کردن سنت‌های معمول جشن‌ها برگزار می‌شود.