معنی فارسی antipatriot

B1

ضد میهن‌پرست به کسی اطلاق می‌شود که با میهن‌پرستی و ملی‌گرایی به شدت مخالفت می‌کند.

A person who is against patriotism or nationalistic ideologies.

example
معنی(example):

این نویسنده به خاطر نظرات انتقادی‌اش به عنوان یک ضد میهن‌پرست شناخته می‌شود.

مثال:

The writer is often labeled an antipatriot for their critical views.

معنی(example):

یک ضد میهن‌پرست ارزش‌های ملی‌گرایانه سنتی را زیر سوال می‌برد.

مثال:

An antipatriot questions traditional nationalistic values.

معنی فارسی کلمه antipatriot

: معنی antipatriot به فارسی

ضد میهن‌پرست به کسی اطلاق می‌شود که با میهن‌پرستی و ملی‌گرایی به شدت مخالفت می‌کند.