معنی فارسی antipragmatic
B2ضد عملگرایانه، به دیدگاهها و نظریههایی اطلاق میشود که به عملگرایی یا جنبههای عملی موضوعات توجه نمیکند.
Relating to or denoting a perspective that opposes pragmatic or practical approaches.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
یک دیدگاه ضد عملگرایانه معمولاً به چالش کشیدن ملاحظات عملی میپردازد.
مثال:
An antipragmatic viewpoint often challenges practical considerations.
معنی(example):
روش ضد عملگرایانه او در حل مسئله غیرمنتظره بود.
مثال:
His antipragmatic approach to problem-solving was unexpected.
معنی فارسی کلمه antipragmatic
:
ضد عملگرایانه، به دیدگاهها و نظریههایی اطلاق میشود که به عملگرایی یا جنبههای عملی موضوعات توجه نمیکند.