معنی فارسی antirailwayist

B1

کسی که با وجود شبکه‌های ریلی مخالف است و می‌تواند به دلایل زیست‌محیطی یا اجتماعی این مخالفت را انجام دهد.

A person who opposes railways or the expansion of railway systems.

example
معنی(example):

موضع ضد راه‌آهن بر نگرانی‌های زیست‌محیطی متمرکز است.

مثال:

The antirailwayist stance focuses on environmental concerns.

معنی(example):

فعالان ضد راه‌آهن علیه گسترش شبکه‌های قطار استدلال می‌کنند.

مثال:

Antirailwayist activists argue against the expansion of train networks.

معنی فارسی کلمه antirailwayist

: معنی antirailwayist به فارسی

کسی که با وجود شبکه‌های ریلی مخالف است و می‌تواند به دلایل زیست‌محیطی یا اجتماعی این مخالفت را انجام دهد.