معنی فارسی appeaser
B1کسی که برای کاهش تنش یا جلوگیری از درگیری به خواستههای دیگران تن میدهد.
A person who tries to placate or pacify others by conceding to their demands.
- NOUN
example
معنی(example):
یک فرد سازشکار سعی میکند با تن دادن به خواستههای دیگران آنها را خوشحال کند.
مثال:
An appeaser tries to make others happy by giving in to their demands.
معنی(example):
رهبر به عنوان یک فرد سازشکار دیده میشد زیرا در برابر قلدرها ایستادگی نکرد.
مثال:
The leader was seen as an appeaser for not standing up to the bullies.
معنی فارسی کلمه appeaser
:
کسی که برای کاهش تنش یا جلوگیری از درگیری به خواستههای دیگران تن میدهد.