معنی فارسی apperceived
B1درک شده، به معنای اینکه چیزی چگونه توسط فردی برداشت یا فهمیده میشود.
To have been perceived or understood.
- VERB
example
معنی(example):
اثر هنری به طور متفاوتی توسط هر بازدیدکننده درک شد.
مثال:
The artwork was apperceived differently by each visitor.
معنی(example):
چگونه کسی رویداد را درک کند میتواند بر احساسات او در مورد آن تأثیر بگذارد.
مثال:
How someone apperceived the event can influence their feelings about it.
معنی فارسی کلمه apperceived
:
درک شده، به معنای اینکه چیزی چگونه توسط فردی برداشت یا فهمیده میشود.