معنی فارسی applauder
B1تحسینگر، فردی که برای نشان دادن قدردانی از یک عمل یا اجرا دست میزند.
A person who expresses approval or admiration by clapping.
- NOUN
example
معنی(example):
تحسینگر برای نشان دادن قدردانی از اجرا، ایستاد.
مثال:
The applauder stood up to show appreciation for the performance.
معنی(example):
هر تحسینگری حس شادی را به رویداد آورد.
مثال:
Each applauder brought a sense of joy to the event.
معنی فارسی کلمه applauder
:
تحسینگر، فردی که برای نشان دادن قدردانی از یک عمل یا اجرا دست میزند.